پیشینه تاریخی قزوین
این شهر باستانی در زمان شاه طهماسب صفوی پایتخت ایران بودهاست. نخستین خیابان ایران (خیابان سپه) در قزوین ساخته شد.آب انبار سردار بزرگترین آب انبار تک گنبدی جهان در قزوین میباشد.
قزوین پیش از اسلام
در منطقه قزوین صدها تپه باستانی شناسایی شدهاست و تنها تپه سگزآباد نشانگر شهرمندی ۹۰۰۰ ساله یکجانشینی در این دشت برومند است.
کلیسای کانتور قزوین
بنای شهر قزوین را به شاپور ذوالاکتاف نسبت داده و میگوید آنجا را شاد شاپور نامید. امام ابوالقاسم عبدالکریم بن محمد رافعی در نسک التدوین فی اخباراهل الدانش به قزوین و زکریای بن محمد محمود ممکونی در آثارالبلاد و یاقوت حموی درمعجم البدان بهگفته ازاین فقیه و شاهزاده فرهاد میرزا معتمدالدوله در نسک هدایه السبیل و کفایه الدلیل باستناد شهرت قزوین را از بناهای شاپور ذوالاکتاف نگاشتهاند ولی ولی احمد بن ابی عبدالله برقی در نسک النبیان و خواجه حمدالله مستوفی درتاریخ گزیده و محمد حسنخان اعتماد السلطنه در نسک مرآت البدان و امین احمد رازی در هفت ا. قلیم به گفته از البنیان واستاد و بارزایش خاور شناس نامی روس در نسک جغرافیای تاریخی ایران بنای شهر قزوین را بشاپور اول منسوب داشتهاند. شمس الدین سامی بیک در قاموس الاعلام ترکی در این باره تردید کرده و نوشتهاست که از ایرانیان شاپور ذوالاکتاف با یکی از بهرامها شهر قزوین را بنیاد نمودهاند. سرچشمه اصلی این دو قول یکی اخبار البدان ابن فقیه و دیگری البنیان احمد بن ابی عبدالله برقعی است که نویسندگان پیشین نیز عموماً با این دو ماخذ استناد داشتهاند. البته نمیتوان در این باره دید قطعی داد ولیکن با بررسی اوضاع دوران فرمانروائی این دو پادشاه میمیانیم زمان شاپور ذوالاکتاف که بواسطه صغر سن نمیتوانست در کارهای کشور کارآمد باشد سراسر مملکت دستخوش کشتار و تاراج طوایف درونی و بیرونی بود.
بنابراین بارهاست بانی قزوین را بنا به نگارش ابن دانشور شاپور ذوالاکتاف بدانیم اما این که ابن دانشورآوردهاست شاپور ذوالاکتاف شهر قزوین را بنا کرده و آن را شاد شاپور نامید. دیگران نیز در این زمینه شرحی نگاشتهاند از جمله حمدالله مستوفی در دیرینه گزیده به گفته از نسک البنیان قدری بتفصیل پرداختهاند و نوشتهاست شهر قزوین را شاپور بن اردشیر بابکان ساخته و آنرا شادشاپور نام کرد همانا آن شهری که در میان قزوین ساختهاند چنانچه رودخانه چند بر جنوبی آن روانست و رودخانه ابهر بر شمالی آن و از آنجا اطلال بار و پدیدارست.
محمد حسنخان اعتماد السلطنه نیز در نسک مرآت البلدان به گفته از نسک البنیان این موضوع را تا اندازهای روشن تر به کلک آورده و میگوید قزوین را شاپور بن اردشیر بابکان ساخت و شاد شاپور نام نهاد و همانا آن شهری بود که میان رودخانههای خررود و ابهر رود میساختهاند و آنجا اطلال بار و پدیدار است و مردم آنجا در دیه نرجه که به اردشیر بابکان منسوب است مسکونند و مشهور است در نسک گردآوری رافعی مسطور که حصار شهرستان قزوین اکنون جایی است در میان شهر شاپور ذوالاکتاف ساسانی ساخته است.
قزوین پس از اسلام
قزوین به دنبال گشایش آن در سال ۲۱ هجری به نام مرز و ثغر مسلمین شناخته شد و مسلمانان برای جهاد با کفار دیلم به سوی آن رهسپار گشتند. روایات فراوانی که دربزرگی قزوین بازگویی شده و کارکرد زمامداران حکومت اسلامی در پشتیبانی از نگاهبانان قزوین ارج والای آن را مینماید.
اعزام چهار هزار تن از مسلمانان به فرماندهی ربیع بن خثیم در سال ۳۶ هجری و پیش از جنگ صفین به قزوین به دست حضرت علی بن ابیطالب (ع) نمونهای از این توجهاست. بدیهی است که شهر کهن قزوین که به استواری محدود بوده و گنجایش گسیل سترگ کوچندگان و مجاهدان را نداشته و لزوم گسترش آن برای کشش بیشتر مسلمین اعزامی به قزوین احساس شده است.
سعید بن العاص بن امیه که از طرف عثمان والی کوفه بوده برای جنگ با دیلمیان به قزوین میآید و آن را شهری استوار و آباد میکند قطعا این عمران اولیه قبل از سال ۳۵ هجری که سال قتل عثمان است صورت گرفتهاست.
خانه سازی در بیرون از قلعه کهن شهر ظاهراً نخستین بار بدست محمد بن سنان عجلی و در سال ۹۰ هجری انجام شده و دیگران نیز به تقلید از او در بیرون از شهر به خانه سازی پرداختهاند و شهر را گسترش بخشیدهاند. پیش از سال ۱۶۹ هجری در سالهای خلافت مهدی عباسی و زمانی که فرزندش موسی الهادی ولیعهد بوده و شهرک به نامهای مدینه موسی و مبارکیه در کنار قزوین ساخته شد و همین دستور به گسترش شهر کمک شایانی کرد.
قزوین در عصر صفوی
شاه طهماسب اول ، قزوین را به عنوان پایتخت برگزید.
شاه طهماسب صفوی به سال ۹۵۳ ه.ق به علت نزدیکی تبریز به مرز های عثمانی و آسیب پذیر بودن این شهر و نیز دور بودن از خراسان و هجوم مداوم ازبکان به این شهر پایتخت را به قزوین انتقال داد. که این پایتختی تا سال ۱۰۰۶ ه.ق ( به مدت نیم قرن ) ادامه داشت .
تحولات شهر قزوین پس از پایتختی
شاه طهماسب پس از انتقال پایتخت به قزوین دستور ساخت باغ بزرگی را در مرکز شهر قزوین داد . که عبدی بیگ شیرازی مراحل ساخت این باغ را در مقدمه روضةالصفات اینگونه توصیف می کند .
خسرو والاگهر دین پناه | خطه قزوین چو شدش تختگاه | |
رونق این خطه به حسب مراد | گشت به یمین قدم شه زیاد | |
خاست نوای فرح از خانه ها | یافت عمارت همه ویرانه ها | |
ابر کرم خاست ز هر سوی او | آب فزون گشت به هر جوی او | |
کشت وی از خاک برآورد سر | خشتش از افلاک بر آورد سر | |
شاه در آن خطه همچون بهشت | ساخت عمارات بهشتی سرشت | |
هر که نشان جست ز تاریخ آن | داد به گلزار بهشتش نشان |
لازم به توضیح است که عبارت ( گلزار بهشتش )به حساب ابجد عدد ۹۶۷ را نشان می دهد که این عدد تاریخ اتمام ساخت باغ ها و عمارت ها بوده است .
با آغاز دوره صفوی و استقرار آنها در مرزهای کهن با مرکزیت نواحی شمال و غرب ایران و اعلام حکومت شیعی، باب جدیدی را برای گسترش همه جانبه شهر قزوین فراهم آورد که آثار مکتوب مورخان وسیاحان و یادمان های تاریخی _فرهنگی، نمایانگر این گسترش است.
تغییرات سیاسی و جابه جایی پایتخت از قزوین به اصفهان که با تحولات در جنوب ایران با حضور دولت های اروپایی همراه بود، نتوانست اهمیت کلیدی منطقه قزوین را در پیوند غرب به شرق ایران با دولت های همسایه در مرزهای شمال و غرب ایران کمرنگ کند.
تحولات کالبدی - فضایی شهر قزوین به هنگام پایتختی
یکی از دوران های طلایی تاریخ قزوین، انتخاب این شهر به عنوان پایتخت حاکمیت شیعی صفوی است. با استقرار دولت شیعی صفوی در قرن دهم هجری، عصر جدیدی در تاریخ ایران آغاز شد و از این زمان قزوین به محل تجمع دولتمردان، علما و اندیشمندان و صاحبان حرفه و فن و هنر تبدیل شد. حکومت صفوی با تکیه بر مفاهیم عرفانی از سویی و تعابیر و تفسیر شریعت از نظرگاه مذهب شیعه از دیگر سو، موفق شد تا پایگاه اجتماعی بسیارگسترده ای در خطه ای بس وسیع به دست آورد.
منبع: ویکی پدیا