«من راجع به حضرت صدیقه علیه السلام خودم را قاصر میدانم ذکری بکنم فقط اکتفا میکنم به یک روایت که در کافی شریف است و با سند معتبر نقل شده است؛ و آن روایت این است که حضرت صادق علیهالسلام میفرماید: «فاطمه علیهاالسلام بعد از پدرش هفتاد و پنج روز زنده بودند، در این دنیا بودند و حزن و شدّت بر ایشان غلبه داشت؛ و جبرئیل امین میآمد خدمت ایشان و به ایشان تعزیت عرض میکرد و مسایلی از آینده نقل میکرد. ظاهر روایت این است که در این هفتاد و پنج روز مراودهای بوده است؛ یعنی رفت و آمد جبرئیل زیاد بوده است... البته آن وحی به معنای آوردن احکام، تمام شد به رفتن رسول اکرم.... در هر صورت، من این شرافت و فضیلت را از همه فضایلی که برای حضرت زهرا ذکر کردهاند: ـ با این که آنها هم فضایل بزرگی است ـ این فضیلت را من بالاتر از همه میدانم که برای غیر انبیا: آن هم نه همه انبیا، برای طبقه بالای انبیا و بعضی اولیایی که در رتبه آنهاست، برای کسی دیگر حاصل نشده». (امام خمینی، 11/12/64) |
بانو دوباره ذکر تو و فاطمیه شد
من مانده ام که با چه برابر بخوانمت
بانو خدا یکی،تو یکی،اصلا از چه رو
باید که مریم،آسیه،هاجر بخوانمت؟!
دخت نبی و همسر مولا گمان کنم
زیباترست امّ پیمبر بخوانمت
تا ادعای ابتر این قوم رو کنم
با آیه آیه سوره ی کوثر بخوانمت
رنگ رخت کبودیِ یک یاس حک کنم
یا بال و پر شکسته کبوتر بخوانمت؟!
کوچه...فدک...اراذل و اوباش...مادرم!!!
با اشک های چشم حسن،تر بخوانمت
"بازو"ی مرتضی،"درِ"خیبر شکن بُدی
حالا فتاده "دست"،پسِ "در" بخوانمت
محسن سپر برای تو و تو به پشت در
اینجا سزاست فاطمه سنگر بخوانمت
تنها به پشت در،لگد و میخ وبعد از آن...
من ناگزیر لاله ی بستر بخوانمت
بانوی آب و آینه بگذار بگذرم
با یک اشاره بانوی "آذر" بخوانمت
امروز "رهگذر" دگر از پا،نفس فتاد
بانو مدد بده که مکرر بخوانمت
بانو اجازه هست که مادر بخوانمت؟! این فاطمیه با دل مضطر بخوانمت؟!